برگزیده های جهاد و مقاومت

دسته‌جمعی به ساعت نگاه کردیم، باتری‌اش تمام شد

یکی از آزادگان جنگ تحمیلی تعریف می‌کند: «باتری‌های نوی ساعت اردوگاه را با باتری کهنه رادیوی مخفی‌مان
۱۴۰۲-۹-۲۶ ۱۹:۲۸

این دیگر کیست؟ من که نشناختمش!

مادر شهید فتح‌الله شهرینی تعرف می‌کند: «پسرم کت و شلوار نو خریده بود. اما بیرون رفت و وقتی برگشت
۱۴۰۲-۹-۲۶ ۱۹:۲۰
شهید محسن وزوایی؛

فرمانده‌ای که نزدیک بود صدام را اسیر کند

برادر شهید محسن وزوایی می‌گوید: در عملیات فتح‌المبین، محسن فرماندهی یکی از محورها را بر عهده داشت.
۱۴۰۲-۹-۲۶ ۱۷:۳۴
مرضیه حدیدچی (دباغ)؛

شیرزن همدانی که روی اسرائیلی‌ها اسلحه کشید+ عکس

شما اجازه می‌دهید، من به لبنان بروم و در کنار خواهران و برادران فلسطینی مبارزه کنم، تا اوضاع ایران
۱۴۰۲-۹-۲۶ ۰۲:۳۹

صحبت های سردار سلیمانی درباره نقش حاج عماد مغنیه در جنگ۳۳ روزه+ فیلم

سردار سلیمانی می‌گوید: حاج عماد سرداری بود که شبیه‌ترین صفات را در صحنه جنگ به مالک اشتر داشت. عماد
۱۴۰۲-۹-۲۶ ۰۱:۲۳

خدا را شکر که آژیر قرمز کار نکرد!

هر گوشه خرابه بیمارستان بهرامی، مادری دنبال فرزندش می‌گشت. وقتی بچه خود را در آغوش می‌کشید خدا را
۱۴۰۲-۹-۲۵ ۲۳:۴۹
زندگی و سبک و سیاق شهدا؛

روایت شهیدی که با لباس بسیجی سر سفره عقد نشست

سردار شهید «مرتضی شادلو»، از شهدای جهاد سازندگی بود که کت و شلوار نوی دامادی را نپوشید و با افتخار،
۱۴۰۲-۹-۲۵ ۲۳:۴۵
فرزند شهید افتخاری؛

منافقین پدرم را مقابل چشم دختر ۵ ساله‌ام ترور کردند

دختر شهید ترور «سیدمحمود افتخاری‌ سلیمانی» می‌گوید: پدرم یک کاسب انقلابی بود که اعضای سازمان مجاهدین
۱۴۰۲-۹-۲۵ ۲۳:۳۳