آزادگان

دختر ۱۴ ساله که نیستی!

یکی از آزادگان جنگ تحمیلی تعریف می‌کند: «از اسارت آزاد شدم و به شهرمان برگشتم. با پدر و مادرم در
۱۴۰۳-۳-۲۱ ۱۱:۵۸

معلمی که در اسارتگاه بعثی‌ها هم تدریس می‌کرد

آزاده دفاع مقدس «بهروز نصرالله‌زاده» می‌گوید: آقای ناصری در مدرسه اِلبارتی هفت تپه خوزستان، معلم
۱۴۰۳-۲-۱۳ ۰۹:۳۸
علی علیدوست قزوینی از اسرای دوران دفاع مقدس؛

سرگرد بعثی اسرا را می‌زد و می‌گفت: اگر الان ایران بودید، رأی می‌دادید!

علی علیدوست قزوینی از اسرای دوران دفاع مقدس می‌گوید: بعد از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در سال
۱۴۰۲-۱۲-۷ ۲۲:۱۶

کتاب «بلندای آسمان وطن» شامل خاطرات خلبان آزاده دفاع مقدس رونمایی می‌شود

کتاب «بلندای آسمان وطن» خاطرات خلبان آزاده جانباز امیرسرتیپ «قاسم محمد امینی» به قلم میرعمادالدین
۱۴۰۲-۱۱-۲۳ ۱۳:۰۵
حسینعلی قادری؛

مهربانی سرباز عراقی!

یک آزاده دفاع مقدس می‌گوید: اسیر شده بودم و زخمی بودم. یکی از عراقی‌ها آمد و روی زخم من باند بست.
۱۴۰۲-۱۱-۱۲ ۱۷:۴۳
آزاده سرافزار محمد رنج پور؛

انتشار داستان زندگی یک آزاده دفاع مقدس در «پسر رنج»

کتاب «پسر رنج» خاطرات و زندگی نامه آزاده سرافزار محمد رنج پور به قلم هاجر پور واجد منتشر شد.
۱۴۰۲-۱۱-۱۲ ۱۲:۰۴

برای مراسم دهه فجر با کلاه نگهبان عراقی، پرچم ایران درست کردیم!

یک آزاده دفاع مقدس می‌گوید: در اسارت می‌خواستیم برای دهه فجر پرچم کشورمان را درست کنیم و روی سینه
۱۴۰۲-۱۱-۱۲ ۱۱:۵۹

مهربانی سرباز عراقی!

یک آزاده دفاع مقدس می‌گوید: اسیر شده بودم و زخمی بودم. یکی از عراقی‌ها آمد و روی زخم من باند بست.
۱۴۰۲-۱۱-۴ ۲۳:۳۸

این چه نذری بود کردی مادرِ من؟!

یکی از آزادگان دفاع مقدس می‌گوید: وقتی در اسارت بودم، مادرم از من خبر نداشت. او نذر کرده بود که بعد
۱۴۰۲-۱۱-۳ ۲۲:۵۲
محسن جامه‌بزرگ؛

عصب کشی دندان با سیم خاردار!

۱۴۰۲-۱۰-۱۸ ۲۲:۳۴