خدایا! چرا آبجی‌ها را فضول خلق کردی؟

مادر یکی از شهدای دفاع مقدس تعریف می‌کند: «پسرم آمده بود مرخصی و سرش در اتاقش گرم بود. خواهرش به اتاقش رفت تا سروگوشی آب دهد و سر از کار او در آورد.»
تا شهدا -  

مادر شهید علیرضا سلمانی از شهدای دوران دفاع مقدس تعریف می‌کند: «علیرضا آمده بود مرخصی. خواهرش می‌خواست بداند برادر در خلوت خود چه می‌کند. به بهانه چای به اتاقش که طبقه بالا بود رفت. 

سینی چای را کنار علیرضا گذاشت، نشست و گفت: «اومدی مرخصی که خودتو این بالا زندونی کنی؟ داری چی می‌نویسی؟»

علیرضا پوفی کشید و گفت: «خدایا! برا چی آبجی‌ها رو اینقدر فضول خلق کردی؟»

علیرضا وصیت‌نامه می‌نوشت!»

منبع: کتاب «استُنَک‌ها» به قلم یارمحمد عرب عامری

ثبت دیدگاه

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Restricted HTML

  • تگ‌های HTML مجاز: <a href hreflang> <em> <strong> <cite> <blockquote cite> <code> <ul type> <ol start type> <li> <dl> <dt> <dd> <h2 id> <h3 id> <h4 id> <h5 id> <h6 id>
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.