جنگ تمام شده بود اما 10 هزار اسیر عراقی نمیخواستند به کشورشان برگردند
شاید شما هم وقتی شنیدید شهید ابومهدی المنهدس در زمان جنگ ایران و عراق، در جبهه ایران و علیه رژیم بعث میجنگیده، برایتان عجیب بود. چهطور میشود یک عراقی علیه نظام کشورش به میدان نبرد بیاید؟ حال ابومهدی که از پیش از آغاز جنگ تحمیلی با حکومت صدام مبارزه میکرد و حتی در کشورهای مختلف توسط صدام تحت تعقیب بود، اما بسیاری از سربازان عراقی در ۸ سال جنگ تحمیلی دل و حتی جسمشان کنار ایرانیها بود.
از سوم خردادماه سال ۱۳۶۱ که خرمشهر را از رژیم صدام پس گرفتیم، سربازان عراقی بسیاری به اسارت نیروهای ایرانی در آمدند تا جایی که پایان جنگ ۶۵ هزار اسیر عراقی در کشور داشتیم تا به اردوگاههایی زیر نظر دژبان ارتش منتقل شدند. با این حال زمانی که قطعنامه ۵۹۸ تصویب شد و جنگ به پایان رسید، خیلی از اسرای عراقی نمیخواستند به کشورشان برگردند. آنها میگفتند «تا زمان سقوط نظام صدام میخواهیم در کنار ایرانیها بجنگیم.» امیر نجفی رئیس کمیسیون نگهداری از اسرای عراقی در ایران میگوید: از ۶۵ هزار اسیر عراقی، حدود ۷ هزار و ۶۰۰ و خردهای نفر به ایران پناهنده شدند.
«اسرای عراقی میهمانان جمهوری اسلامی ایران هستند.» امام خمینی(ره) روزی این را به تعدادی از مسئولان نگهداری از اسرا گفتند و توضیح دادند: «باید جوانان ما و کسانی که مسئول نگهداری اسرا و پناهندگان هستند، طعم شیرین رحمت اسلام را به آنها بچشانند و با آنها آنگونه رفتار کنند که امیرالمؤمنین علیه السلام با ابنملجم رفتار کرد تا اسرا که ضربه روحی خوردند، احساس جبران کنند و بعدها در سلک مبلغان اسلام و فداکاران آن قرار بگیرند.»
محمدصادق خاکساری فرمانده اردوگاه اسرای عراقی در مشهد در این باره میگوید: با اعلام این توصیه رهبر کبیر انقلاب، وظیفه ما سنگینتر شد. باید کار فرهنگی انجام میدادیم تا اسرا رحمت دین اسلام را حس کنند. باید با رفتار انسانی خود، حقیقت اسلام را به آنها نشان میدادیم.
او توضیح میدهد: در حالی که اسرای ما در عراق با سختیهای بسیاری مواجه بودند، اسرای عراقی شرایط بسیار مناسبی داشتند. برای مثال در بحث تغذیه، از آشپزهایی استفاده میشد که غذایی مطابق طبع عراقیها آماده کنند. ما در هفته ۳ـ۲ وانت نان خشک آنها را تخلیه میکردیم.
امیر رستمیان عضو کمیسیون نگهداری از اسرای عراقی در ایران میگوید: اگر خانواده اسرای عراقی خودشان را به ایران میرساندند و اعلام میکردند که ما میخواهیم با یکی از اسرا ملاقات داشته باشیم، به آنها اجازه ملاقات میدادیم.
او ادامه میدهد: آنقدر با ما اخت شده بودند که ما فکر نمیکردیم آنها اسیرمان هستند.
اسرای عراقی جذب انصاف و محبت ایرانیها شده بودند. در اردوگاهها به مسائل روحی و جسمی آنها توجه میشد. کمیتههایی مثل کمیته فرهنگی، کمیته بهداشت و درمان، کمیته کار و ... هم برای آنها تشکیل داده بودند. کمیته فرهنگی به حدود ۲۰ هزار نفر از اسیران بیسواد در نهضت سوادآموزی اردوگاهها سوادآموزی کرد. ۱۳۴ هزار جلد کتاب میان آنها توزیع شد. ۹۶۰ نفر از اسرای عراقی نیز حافظ کل قرآن و ۶ هزار نفر آنها حافظ بخشی از قرآن کریم شدند.
کمیته کار اردوگاهها اقداماتی برای مهارتآموزی اسرا در زمینههای نجاری، آهنگری، خیاطی و... انجام داد تا برای گذران زندگی در آینده مهارتی داشته باشند.
کمیته بهداشت و درمان هم خدمات بسیاری برای اسرای عراقی انجام داد، مثل تحویل ۴ هزار و ۷۲۵ عینک طبی برای اسرا، ساختن حدود ۸ هزار و ۵۹۰ دست دندان مصنوعی برای آنها و انجام ۱۱ هزار و ۵۱۴ عمل جراحی مانند جراحی چشم برای اسرای عراقی. در مجموع ۳۷ هزار و ۱۸۰ نفرل از اسرا برای معالجه به بیمارستان اعزام شدند.
خاکساری در بخش دیگر سخنانش میگوید: اگر محدودیتهای صلیب سرخ نبود، این آمار بیشتر هم میشد. ۱۰ هزار و ۶۳۴ نفر از اسرای عراقی درخواست پناهندگی دادند و در نهایت ۷هزار ۶۳۴ نفر پناهنده مطلق شدند و در ایران ماندند. آنها در قالب گردانهای احرار در مناطق عملیاتی مختلف شرکت کردند که ۴۲۶ نفر از آنها شهید و حدود هزار نفر هم جانباز شدند.
حدود ۷ هزار و ۵۰۰ نفر از اسرای عراقی بهصورت رسمی به صلیب سرخ اعلام کردند که به کشورشان بر نمیگردند. ۳ هزار نفر هم اعلام نکردند که بر نمیگردند، ولی به کشورشان بر نگشتند.
ثبت دیدگاه