
واکنش جوانی که روی بخاری شکنجه شد!
به گزارش تا شهدا؛ در سال ۴۴ و ۴۵ در زندان قزل قلعه بازجویی به نام ازغندی بود که در شکنجه گری مشهور بود.
روزی من و عده دیگری را به اتاق بازجویی بردند. در آن میان جوانی بود که ظاهر مذهبی داشت و با مارکسیست ها متفاوت بود.
وقتی این جوان در بازپرسی از دادن اطلاعات خودداری کرد، ازغندی گفت: «مثل اینکه مرا نمی شناسی! شنده کسی وارد این اتاق شود و حرف نزند و از اینجا جان سالم به در ببرد. بهتر است قبل از به کارگیری خشونت حرف بزنی.»
او پاسخ داد: «هر کاری می خواهید بکنید چون من اینجا دست بسته هستم. ولی مطلب و اطلاعاتی ندارم.» ازغندی سرباز را صدا زد و گفت: «بیندازش روی بخاری!»
بخاری آنجا قدیمی بود و حسابی گداخته می شد. او را روی بخاری گذاشتند. بوی گوشت سوخته اتاق را پر کرد.
جوان بدون اینکه فریادی بزند این آیه را تلاوت کرد: «یا نار کونی بردا و سلاما علی ابراهیم» و ساکت شد.
این عکس العمل آنقدر ازغندی را عصبانی کرد که محکم به گوش آن جوان زد طوری که خون روی لباسش ریخت.
او محمد منتظری بود که برای همیشه جلودار من در مبارزه بود.
به نقل از حجت الاسلام محمد حسن ارسنجانی
شهید حجت الاسلام محمد علی منتظری