اخبار

نجوای مادر شهید تفحص بر سر مزار فرزندش؛ «آرزو دارم رهبر را ببینم»

تا شهدا؛ خانواده و اهالی منطقه پاک و با اخلاص نازی آباد ، مراسم سالگرد شهیدان تفحص، شهید “علیرضا شهبازی” و شهید “محمد زمانی” را در روز پنجشنبه ۲۶ آذر ماه  با حضور  بسیجیان بسیج مسجد امام رضا(ع)  بر سر مزار شهید برگزار کردند.

در ابتدای مراسم، مزار این شهید بزرگوار  با  نوای دلنشین مداح اهل بیت علیه السلام ” حاج ابراهیم کمالی” عطرآگین شد، و پس از مدح  و خواندن زیارت عاشورای سالار و سرور شهیدان حضرت امام حسین (ع) برادران بسیجی و عاشقان راه ولایت و شهادت دقایقی به سینه زنی و عزاداری پرداختند.
شهید علیرضا شهبازی متولد سال ۱۳۵۵ از نیروهای بسیجی حوزه شهید قائمی پایگاه کربات بود که به واسطه علاقه اش به کار تفحص پیکر شهدا در سال ۱۳۸۰ به گروه تفحص لشگر ۲۷ محمد رسول الله ملحق می شود ولی چند ماه بعد در ۲۶ آذر همان سال در منطقه فکه به شهادت می رسد و پیکر پاکش در قطعه ۲۷ گلزار شهدای بهشت زهرا(س) به خاک سپرده می شود.
شهید محمد زمانی متولد سال ۱۳۵۷ و اهل شهر ری بود. در سال ۱۳۷۸ به عضویت رسمی سپاه شهید بروجردی درآمد و پس از پیگیری های بسیار به گروه تفحص لشکر ۲۷ محمدرسول الله پیوست تا اینکه در آذرماه سال ۱۳۸۰ همراه با علیرضا شهبازی در منطقه فکه به شهادت رسید.
علیرضا شهبازی عاشق شهدا بود و همیشه به مادر می گفت: “آن قدر در سرزمین فکه به دنبال پیکرهای شهدا خواهم گشت تا خودم هم سعادت شهادت پیدا کنم.” مادرش درحالی که بالای مزار یکدانه پسرش نشسته با بغضی در گلو می گوید : “هر وقت می خواستم نماز بخوانم می گفت مادر تو را به خدا برای شهادتم دعا کن. می گفتم آخر تو یکدانه پسر من هستی؛ من بعد از شهادتت چه کنم؟پاسخش کوتاه بود”مثل بقیه مادران شهدا، آرام باش” می گفت: وقتی من به شهادت رسیدم شما اصلا گریه، داد و فریاد نکن”من هم به وصیت علیرضا عمل کردم چون شهادت آرزویش بود و حالا به آرزویش رسیده.”
مادر شهید شهبازی از شهادت پسرش می گوید، از کار در تفحص شهدا و علاقه اش به فکه، از عضویتش در بسیج مسجد امام رضا(ع) که راهش را به سرزمین فکه بازکرد. علیرضا همیشه می گفت: “مادر نمی دانی خاک فکه چقدر مظلوم است. به خاطر همین مظلومیت است که عاشق فکه و شهدایش هستم.”
 ماه رمضان سال ۱۳۸۰ برای مادر حال و هوای دیگری دارد روزی که شهید شهبازی عازم فکه بود و از مادرش تنها نان و پنیر توشه راه خواست مادرش آن روز را این طور تعریف می کند: “علیرضا اکثر اوقات روزه بود. ولی آخرین باری که برای تفحص شهدا عازم فکه شد، ماه مبارک رمضان بود. گفتم چه غذایی برایت بپزم گفت:با ۵ نفر از بچه ها باهم به فکه می رویم. اگر می شود برایمان نان بربری و پنیر و سبزی بگیر. این آخرین غذایی بود که برای علیرضا فراهم کردم به همین خاطر هم هر پنجشنبه به همان مقدار نان و پنیر می گیرم و بر سر مزارش می آیم.”
فردای عیدفطر بود که علیرضا شهید شد. علیرضا به آرزویش رسید و خاک مظلوم فکه نقطه وصالش به حضرت حق شد. بیست و ششم آذرماه سال۱۳۸۰  علیرضا شهبازی و محمد زمانی بر روی مین رفتند تا سالها بعد  جنگ از خیل شهدا عقب نمانند.
مادر شهید شهبازی بعد از شهادت پسرش تنها یک آرزو دارد؛ طول عمر رهبر معظم انقلاب و یکبار دیدن آقا از نزدیک، می گوید: “تنها آرزویم این است که رهبری را از نزدیک ببینم و بگویم خداوند سایه شما را بالای سر ما خانواده شهدا و مردم ایران نگه دارد.”

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا