
اخبار
قسمت دوم زندگینامه سردار شهید مسعود مرادی منتشر شد
به گزارش تا شهدا؛ شهرام ثامنی بابیان این مطلب افزود: فرمانده سپاه روح الله استان مرکزی درشهر خنداب ازخصوصیات همرزم شهیدش مسعود مرادی سخن میگوید.
رئیس بنیاد خنداب گفت سردار محسن کریمی از همرزمان شهید مسعود مرادی است که به بیان خاطرات خود از شهید مسعود مرادی میپردازد.
سردار کریمی درادامه معرفی ویژگیهای شهید مسعود مرادی گفت: عملیات مریوان تقریباً پنج ماه طول کشید و مناطق دزلی، جاده سنندج مریوان به طول ۶۰ الی ۷۰ کیلومتر پاکسازی شد، درآن منطقه بچهها آنقدر خوب عمل کردند که شهید متوسلیان از شهید مسعود مرادی و همرزمانش تشکر میکرد.
وی ادامه داد: شهید مسعود مرادی از شوخ طبعی بالایی برخوردار بود به طور مثال، خیلی از بچههایی که درآنجا بودند ازخرچنگ و مار میترسیدند، شهید بارها باهمین حیوانات و خزندگان بابچهها شوخی میکرد و سربه سر آنها میگذاشت، درعملیات بدر، ما درمنطقه جفیر مستقر شدیم، من باشهید برای تهیه آب رفته بودیم، درمسیر تخته مهمات را باشهید برداشتیم که ماری از زیرآن بیرون آمد، شهید مرادی بلافاصله این مار راگرفت و نیش آنرا کشید و مار راداخل جیبش قرار داد، آمدیم داخل گردان و موقع ناهار شد، شهید مرادی ماری که داخل جیبش قرار داشت را وسط سفره رها کرد که همین امر باعث شد همه بچهها فرار کنند، تا غروب باهمین مار سر به سر بچهها می گذاشت، غروب هم مار را رها کرد.
فرمانده سپاه روحالله استان مرکزی اظهارکرد: عملیات مریوان تقریبا پنج ماه طول کشید، مناطق دزلی، جاده سنندج مریوان به طول ۶۰ الی ۷۰ کیلومتر پاکسازی شد، شهید مسعود مرادی و شهید جواد پاکپور و شهید حسین فرهادی، شهید حسین جودکی، شهید مهدی جودکی، شهید کاوه نبیری، شهید عبدالرزاق فرجاد، شهید حسن موسوی، شهید مطیعی پور، شهید حسن محمدی و اکثر دوستان سری اول که با هم اعزام شده بودیم به شهادت رسیده بودند، چند نفری از آنها بیشتر باقی نماند، درآن منطقه بچهها آنقدر خوب عمل کردند که شهید متوسلیان ممنون این بچهها بود و همواره از آنها تشکر میکرد، درآن پاکسازیها و موقعیتها، آقامسعود کارایی بسیار بالایی داشت و ازعوامل موثر درپاکسازی این منطقه به شمار میرفت.
همرزم شهیدمرادی گفت: سال ۶۰ ده روزی مامأمور شدیم آنطرف ارتفاعات مرزی، ارتفاعاتی که سال ۶۷ درمنطقه خرمال عراق تصرف شد، ارتفاعاتی مثل حرمله، شنام، ارتفاعات بزرگ مرزی ملخخور و تته بود، ما ازاین ارتفاعات هم عبور کردیم و رفتیم، پایین همین کوهها چند روزی ماندیم که به مشکل تغذیه برخوردیم، اگر میخواستیم تغذیه فراهم کنیم بایستی ۲۴ ساعت راه برویم تا غذا تهیه کنیم، ۱۵نفر درآنجا مستقر بودیم که به صورت داوطلبانه دو به دو برای یک هفته به دکل نوسود میرفتیم، رفت و برگشت بالای ۳۵ ساعت طول میکشید که دربین راه استراحت میکردیم، آنجا آقامسعود با وجه به چابکی که داشت در دونوبت داوطلبانه این کار را انجام داد، مقداری تغذیه هم از سنگرهای تدارکاتی عراقی برداشتیم و مدتی خوراکمون خوراک عراقی بود.
سردار کریمی خاطرنشان کرد: دراین سفر بنده دفترچه خاطراتی همراهم بود که درطول مسیر خاطراتم رامینوشتم، بالای ارتفاعات تته که رسیدیم، وقتی فهمیدم دفترچهام نیست خیلی ناراحت شدم، مسعود ازمن پرسید چیه خیلی نارحتی، گفتم دفترچهام راجا گذاشتهام، او گفت من میروم برایت میآورم، شهید مرادی نزدیک ۱۰ الی ۱۲ ساعتی رفت و دفترچه من را آورد، ازاین موضوع ۳۴ سال میگذرد که هیچ وقت این موضوع را فراموش نکردهام.