
داستان منتشر نشده از شهادت بانو « کبری صفا »
تا شهدا: دانیال معمار کاشانی/ رخداد ۱۷ شهریور، نقطه عطفی در مبارزات علیه سلطنت پهلوی بود. خشونت آشکاری که در این روز از سوی حاکمیت به نمایش گذاشته شد، آخرین خوشگمانیهای برخی منتقدان به حکومت شاه را به واقعبینی بدل ساخت و زمینه سرنگونی رژیم را فراهمتر کرد، چنان که زبیگنیو برژینسکی، مشاور وقت امنیت ملی آمریکا، درباره آن گفت: «واقعه میدان ژاله چنان خونین و مرگبار بود که کشمکشهای گذشته میان دولت و مخالفان را از یاد برد. این واقعه، پایان شورشهای پراکنده و مقطعی و آغاز انقلاب واقعی بود.»
با همهگیر شدن انقلاب و راهپیمایی مردم در سراسر کشور، دولت جمشید آموزگار که با شعار دولت فضای باز سیاسی روی کار آمده بود، مجبور به استعفا گردید. واقعه آتشسوزی سینما رکس آبادان در ۲۸ مرداد ۱۳۵۷ ، جرقه این تغییر ظاهری در قدرت سیاسی دولت پهلوی بود.
روز چهارم شهریور محمدرضا پهلوی به جعفر شریف امامی که از سران فراماسونری و ۱۵ سال رییس مجلس سنا بود مأموریت داد کابینه جدید را با شعار آشتی ملّی تشکیل داده و اوضاع را کنترل کند.
رژیم پهلوی با طرح شعار آشتی ملی و احترام به روحانیت، سعی داشت اوضاع را مهار کرده و از خشم و نفرت عمومی بکاهد؛ اما روشنگری امام خمینی (ره) در قالب یک پیام به ملت ایران، نقشه رژیم را نقش بر آب کرد و مردم را بیش از پیش آگاه و مصمم ساخت.
به این ترتیب در ۱۳ شهریور ۱۳۵۷ که مصادف با روز عید فطر بود، راهپیمایی تاریخی و عظیمی برپا گردید. این راهپیمایی در تپههای قیطریه تهران، تبدیل به تظاهرات بر ضد حکومت شاهنشاهی شد.
این تظاهرات در روز ۱۶ شهریور ماه بار دیگر تکرار شد که بزرگترین گردهمایی انجامگرفته در ایران تا آن زمان بود. در بین مردم اعلام شد که صبح روز بعد، یعنی ۱۷ شهریور ماه در میدان و خیابان ژاله (شهدا) تجمع صورت خواهد گرفت.
در اولین ساعات جمعه ۱۷ شهریور ماه، رژیم شاه توسط ارتشبد غلامعلی اویسی فرماندار نظامی تهران اعلام حکومت نظامی کرد؛ اما مردم در میدان ژاله (شهدای کنونی) تجمع کردند و ناگهان با دیدن تانکها و زرهپوشهای نظامی و مأموران مسلسل به دست حکومت نظامی غافلگیر شدند. مأموران مسلح پس از چند بار اخطار از زمین و هوا جمعیت را ناجوانمردانه هدف رگبار قرار دادند و مردم بیگناه را به خاک و خون کشیدند.
عده زیادی از مردم در این روز توسط دژخیمان رژیم به شهادت رسیدند، این حادثه نقطه عطفی جهت افزایش خشم و اعتراض عمومی مردم و رسوایی بیش از پیش رژیم گردید و در تاریخ ننگین ستمشاهی به عنوان جمعه سیاه و جمعه خونین برای همیشه باقی ماند. از سوی دیگر حمایتهای بعدی آمریکا از شاه، سیاست دوگانه آمریکا در قبال ایران را که با تبلیغات سیاسی فشار آمریکا بر شاه برای گسترش فضای باز سیاسی به کلّی منافات داشت، نشان داد.
شهیده کاشانی این قیام
« کبری صفا » این زن کاشانی که پس از ازدواج، به سبب شغل همسرش ساکن تهران میشود، صبح جمعه خونین ۱۷ شهریور ، دست دختر ۴ ساله خود را میگیرد و به قصد شرکت در راهپیمایی، عازم میدان ژاله میشود.
جریان شهادت این بانوی عدالتخواه کاشانی از زبان مادر مرحومش برای اولین بار به صورت رسمی پس از حدود ۳۰ سال در کاشان اول منتشر میشود:
« … جمعه سیاه ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ نخستین روز حکومت نظامی بود. کبری حدود ساعت ۹ صبح با ما که در منزل یکی از اقوام بودیم تماس گرفت. از اوضاع کاشان پرسید. گفتم مرتباً شعار و تظاهرات برپاست.
گفت اینجا که قیامت است. جوانها، پیرها، دخترها و حتی پیرزنها با پای پیاده و سواره و با موتورسیکلت به میدان ژاله میروند؛ من هم میروم به امید خدا.
گفتم تو را به خدا مواظب خودت باش. گفت مادر ناراحت نباش. وظیفه شرعی است و دستور است با طاغوت مبارزه شود؛ من هم میروم.
وقتی اصرار کردم گفت: «یکبار بیشتر نخواهیم مرد. چه بهتر که در راه دین و قرآن فدا شویم.»
ساعت چهار بعد از ظهر همان روز مطلع شدیم کبری شهید شده است و مورد اصابت چندین گلوله قرار گرفته است. سراسیمه به تهران رفتم. شب بود. موقع حکومت نظامی فرارسیده بود. جنازه کبری، بدون سر در گوشه حیاط منزل افتاده بود؛ چون از پیشانی به بالا متلاشی شده بود. به این دلیل که توسط خواهران و برادران شناسایی شده بود، از چنگ دژخیمان ساواک که قصد داشتند جنازهها را جمع آوری کنند، ربوده شده بود. جانیان شاهنشاهی حتی از جنازههای شهدا هم دست بردار نبودند.
مینای کوچولو بر بالین مادر بود. او را دریافتم و در آغوش کشیدم. جنازه را بعد از ۴۸ ساعت، قاچاقی به کاشان حمل کردیم. در کاشان علی رغم سختگیریهای مقامات انتظامی، با شرکت هزاران نفر از مردم مسلمان کاشان، جنازه تشییع و به خاک سپرده شد.
کبری در ماه خون و شهادت (محرم) زاده شد و از آن پس نیز در راه رسیدن به هدف عالی خود؛ شهادت، گام برداشت. در راه پیروزی خون بر شمشیر و در راه تحقق بخشیدن حقیقت اسلام و قرآن، گلهای بیشمار پرپر شد.
باشد که راه شهیدان زنده را ادامه داده و همواره دستاوردهای انقلاب را پاسداری نموده، یار و مددکار رهبر هوشیار خود، امام خمینی باشیم.»
مزار این بانوی شهید انقلاب اسلامی، در مزار دشت افروز کاشان است.
* کاشان اول