خاطره اي از شهيد سرلشكر خلبان عباس دوران به زبان فرزندشان

من خاطره هاي زيادي شنيده ام كه تمامي با ارزش و بياد ماندني است مثل نا امن نمودن شهر بغداد در شرايط خاص (تشكيل اجلاس غير متعهد ها) و يا زماني كه اسرائيل به لبنان حمله كرد.

شنيدم پدرم اولين خلباني بود كه آمادگي خود را جهت نبرد با صهيونست ها اعلام كرد و اخيراً شنيدم در رسانه ها اشاره شده با ۱۲۰ پرواز جنگي در دوران دفاع مقدس برگ زريني در تاريخ رقم زده است. ايشان در يكي از پروازها گفته بودند كه اگر هواپيما بال نداشته باشد خودم بال در آورده و بر سر دشمن فرو مي آيم و هر گز تن به اسارت نخواهم داد. عمويم مي گفت وقتي پدرت از ماموريتي كه در كشور سوئيس داشت و به ايران برگشته بود متوجه شدم با پاي برهنه در خيابان قدم مي زد تعجب كردم، گفتم عباس اين چه كاري است كه مي كنيد؟ با لبخد گفت داداش دلم براي كشورم و مردم مملكتم تنگ شده بود و خاطرات زيادي كه مجال آن نيست.

از زبان تنها فرزندش امیر رضا دوران